">
تردید فدراسیون برای معرفی پستهای خالی بیدلیل نیست!!
به گزارش سایت osport و به نقل از شرق چند هفتهای میشود که مهدی تاج، رئیس سابق سازمان لیگ کشورمان، بر صندلی ریاست فدراسیون فوتبال در خیابان سئول تکیه زده است. یکی، دو مورد چالشبرانگیز را در همان بدو ورود حلوفصل کرده و یکی، دو مورد دیگر را هم در دست اقدام دارد. با این حال دو مورد اصلی که برای مهدی تاج دردسرساز شده، مربوط به اختلاف نظر وزارت ورزش با این نهاد فوتبالی است؛ مورد اول که بحث استعفای کیروش از تیم ملی بود که فعلا بهانههای کیروش را تا حدودی کمتر کرده و این سرمربی پرتغالی با وجود اینکه گفته میشود وزیر ورزش تمایلی به همکاری با او ندارد، به کارش در تیم ملی ایران ادامه میدهد.
مورد دومی هم که اینروزها تاج رادر منگنه گذاشته، باز یک بازی دوسویه است که یک پای آن فدراسیون فوتبال و پای دیگرش وزارت ورزش است؛ این موضوع تازه به انتخاب دو پست دبیرکلی فدراسیون فوتبال و ریاست سازمان لیگ برمیگردد. اولی که فعلا با اسدی، دبیرکل فدراسیون قبلی به کارش ادامه میدهد و سازمان لیگ هم کلا رئیسی برای انتخابشدن ندارد. موضوع با این حال از این قرار است که اسدی نه حکمی از سوی مهدی تاج دارد و نه مجوزی از هیأترئیسه فدراسیون فوتبال که بخواهد به کارش ادامه دهد. برای پست ریاست سازمان لیگ هم که ماجرا تقریبا مشابه است، با این تفاوت که مهدی تاج هنوز گزینهای برای این پست به هیأترئیسه فدراسیون فوتبال معرفی نکرده است.
معامله به هم خورده؟
روزی که مهدی تاج با اختلاف فاحشی نسبت به آجرلو بر صندلی ریاست تکیه زد، صحبت از یک ائتلاف بود؛ جایی که مهدی تاج با شهاب عزیزیخادم، نامزد ردصلاحیتشده در یک تیم قرار گرفتند و تاج با دروکردن رأیها به عنوان رئیس تازه فدراسیون فوتبال انتخاب شد. با این حال این ائتلاف در واقع یک بدهبستان ساده داشت؛ اینکه مهدی تاج با کمک سبد رأی عزیزیخادم، رئیس فدراسیون فوتبال شود و در عوض رئیس تازه هم قرار گذاشت عزیزیخادم را به عنوان دبیرکل فدراسیون فوتبال انتخاب کند. این سناریو در حال پیادهشدن بود؛ چون مهدی تاج در برنامه مناظرهگونهاش در برنامه ٩٠ بهصراحت از همکاری با عزیزیخادم گفت و قولوقرارها مشخصا به پست دبیرکلی فدراسیون فوتبال برمیگشت.
پای وزارت در میان است؟
با این حال پس از هفتهها، هنوز تکلیف پست دبیرکلی فدراسیون فوتبال مشخص نشده؛ ظاهرا معاملهای که تاج با عزیزیخادم داشته، به دلایل مختلفی یکطرفه مانده است. علیرضا اسدی، دبیر کل فدراسیون فوتبال قبلی همچنان به کارش ادامه میدهد؛ تداوم همکاری که گفته میشد بعد از بازگشت او از مکزیک، قطع و دبیرکل تازه معرفی میشود. با این حال یک جای کار بهشدت میلنگد؛ از قرار معلوم وزارت ورزش که بعد از رفتن علی کفاشیان، با فدراسیون تازه ارتباط بهتری برقرار کرده، تمایل دارد علیرضا اسدی به کارش در پست دبیرکلی فدراسیون فوتبال ادامه دهد. وزارت ظاهرا فشار خفیفی روی شانههای تاج وارد کرده و دستش در تغییر اسدی را بسته است. اگرچه مهدی تاج چنین موضوعی را رد میکند ولی بهوضوح میشود چنین فرایندی را دید؛ اول به این خاطر که برخلاف وعدههای قبلی هنوز دبیرکل فدراسیون فوتبال مشخص نشده. یعنی اسدی همینالان بدون حکم رئیس و رأی هیأترئیسه به کارش ادامه میدهد. اگر مهدی تاج فشاری برای حفظ اسدی ندارد، سؤال این است که چرا او را به عنوان دبیرکل به هیأترئیسه معرفی نمیکند؟ و اگر هم نمیخواهد با او همکاری کند، چرا از معرفی گزینه تازهاش برای تصدی این پست ممانعت میکند؟
مورد دوم اینکه علیرضا اسدی در طول حضورش در پست دبیرکلی، حسابی با کیروش وارد دعوا شده؛ از نسبتدادن الفاظ عجیب و غریب به یکدیگر گرفته تا قهرهای گاه و بیگاه با هم. اسدی که سیاست وزارت ورزش در قبال کیروش را پیش گرفته، همواره کارش با چالش زیادی در فدراسیون فوتبال همراه بوده و ظاهرا عنوان شده بود یکی از دلایلی که کیروش حاضر به ادامه همکاریاش با فدراسیون فوتبال نیست، حضور همین شخص است. حالا در این میان، دستدستکردنهای مهدی تاج هم در نوع خودش جالب است؛ او که تازه بر صندلی ریاست تکیه زده، علاقهای ندارد رابطه تازهپاگرفتهاش با وزارت ورزش از بین برود؛ از طرف دیگر میداند که اعضای هیأترئیسه هم دید چندان مثبتی نسبت به ادامه همکاری فدراسیون با دبیرکل فعلی ندارند و نظرشان حضور عزیزیخادم است. پس مهمتر از چالش کیروش، چالش انتخاب و معرفی دبیرکل است که مهدی تاج را به تکاپو انداخته است. در پست نایبرئیس دوم (رئیس سازمان لیگ) هم داستانی مشابه وجود دارد و تاج مانده گزینه پیشنهادی وزارت را بپذیرد یا خودش فردی را انتخاب کند.
ترس رئیس یا انتظار اتفاق
اینکه مهدی تاج هنوز دو پست مذکور را خالی گذاشته، دلیل سادهای دارد: یا شهامت لازم برای تصمیمگیری را ندارد یا اینکه منتظر است اتفاقی بیفتد تا نه سیخ بسوزد نه کباب. یعنی پیداکردن راهحلی که بتواند همه طرفها را راضی کند؛ اینکه این اتفاق بیفتد، طبیعتا مشمول گذر زمان است ولی موردی که مشخص است اینکه او باید زودتر شهامت و استقلالش در تصمیمگیری را نشان دهد؛ اگر به گزینههای تحمیلی وزارت است که تندادن زمان زیادی نمیخواهد ولی اگر قرار است گزینه تازهتری را معرفی کند که دیگر وقتکشی جایز نیست.